به گزارش تیتر گیلان از شفت، حمیدرضا دنیادیده خبرنگار و فعال رسانه گیلان در یادداشتی نوشت: یکی از اعضای منتخب شورای شهر شفت در اقدامی معقولانه و قابلتحسین از فعالان رسانه و خبرنگاران خواست تا برنامههای پیشنهادی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدتشان را برای حل مشکلات شهر به تیمی که در حال پایش و بررسی مشکلات هست، با اولویتبندی ارائه کنند.
نگارنده در یادداشت زیر تلاش کرده تا وضعیت کلی از شهر شفت و قیاس آن با زیرساختها را تبیین و علاوه برشمردن نواقص، کاستیها و چالشها، در فرصتی بسیار کوتاه راهکاریهایی را به مجموعه شورای شهر منتخب شفت ارائه کند.
در این مجال، صرفاً نواقص و چالشها جهت یادآوری منتخبان مردم در شورای ششم شهر شفت مرور میشود و این گزاره، دالی بر سیاه نمایی و خداینکرده ناکارآمد جلوه دادن عملکرد منتخبان مردم در شورا و شهرداری پنجم این شهر نیست.
مستحضرید که شهر شفت مرکز شهرستان کمتر برخوردار و توسعهنیافته استان و بهتبع آن در کشور بوده که معنایش بهطورکلی فقدان امکانات فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و فناوری قابلقبول است.
شهر شفت بالغبر ۵۴ هزار نفر بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت دارد و در مقایسه با دوره پیشین خود کاهش بیش از چهارهزارنفری داشته که از مهمترین دلایل آن مهاجرت معکوس و آنهم به دلیل عقبماندگیهای عدیده ازجمله در حوزه مدیریت شهری است چراکه اگر بهدوراز حواشی فرصت سوزانه به این شهر نگریسته میشد، امروزه این شهر به لحاظ داشتن موقعیتهای منحصربهفرد جغرافیایی، منطقه بکر و همچنین نیروی انسانی توانمند و قابلاتکا، بهعنوان یکی از شهرهای توسعهیافته در شمال ایران بهحساب میآمد.
شهر شفت به تصور مدیران فعلی نسبت به دورههای پیشین دارای مزیتها و قابلیتهای قابلتوجه بوده اما به اذعان شواهد و قراین و از همه مهمترین به گفته اعضای شورای منتخب مردم، دارای عقبماندگیهای چشمگیر و متعدد است که راهکار ساده برای قیاس این دو دیدگاه، مشاهده یک تصویر از یک موقعیت شهر بافاصله مثلاً ۲۰ ساله با همان موقعیت کاملاً محسوس است که توجیهی نیز ندارد.
توسعه عمرانی در شهر شفت برخلاف تلاش همهجانبه مسؤولین عالی استان، شهرستان و مدیران شهری از کمتر رشد در مقایسه با دورههای پیشین برخوردار شده که دلیل اصلی آن نه در ناکارآمدی بلکه در کاهش درامدها، افزایش هزینهها و احتمالاً عدم استفاده از ظرفیت گروههای مردمی بومی و حامی مدیریت شهری است.
شهر شفت از معدود مناطق شهری در استان است که زیرساختهای شبکه فاضلاب در آن ساختار سنتی داشته و شهروندان آن بهویژه در حاشیه شهر بهجرئت میتوان گفت از دفع فاضلاب بهداشتی محروم هستند و مستقیماً فاضلاب انسانی در محیط غیر محصور و مدفون، رها میشود که نمونه بارز این ادعا سیستم فاضلاب در کوچههایی همچون بلال حبشی در این شهر است.
سازمانی به نام سیما، منظر و فضای سبز شهری در شهر شفت همچون سازمان فرهنگی و ورزشی به نظر میرسد اصلاً وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، ارزیابی از کارایی آن نشان میدهد این واحد در حداقلترین سطوح خود فعالیت میکند.
از ارکان توسعه شهری در شهرهای توسعهیافته، مشارکت اجتماعی شهروندان در پیشبرد امور شهری قابل واگذار است؛ اموری همچون مشارکت شهروندان در طراحی و ساخت المانهای با وسعت بزرگ، متوسط و کوچک، المانهای موقتی و فصلی و یا مشارکت شهروندان در امورات روزمره ازجمله تسهیل دریافت خدمات حاکمیتی در این شهر است.
در شهر شفت، پایگاه، مرکز، کانون و یا هر مجموعه با ساختار و سازوکار فرهنگی منتسب به شهرداری که بهصورت منظم و مستمر شهروندان را گرد هم آورد تا بتوانند استعدادهای خود را بروز دهند یا شتابی در آنها ایجاد شود وجود ندارد، البته بیانصافی است که نامی از دو پارک شهر شفت برده نشود و از کارایی آنها که شهروندان شفتی بیشتر با آن آشنا هستند، نامی برده نشود!
مدیریت شهری شفت از معضل بزرگ و غیرقابلانکاری دیگری رنج میبرد و آن ناپایداری درآمد و به معنای صحیحتر بیبرنامگی در درآمدزایی و ایجاد درآمد پایدار است.
کارشناسان و صاحبنظران حوزه مدیریت شهری خوب میدانند که صرف تراکم فروشی، اخذ مالیات عوارض، عایدی درآمدی دولت از محل جریمه و عوارض خودرویی و درآمدهای پروانه ساختوساز یا با شیوههای مرسوم درآمدزایی در این شهر ازجمله حمل میت توسط خودرو ناش کش و اجاره محل کسب فروش خواروبار در هر دوشنبهبازار مرسوم نیست بلکه باید با جذب سرمایهگذار، معابر و کوچه گشایی، جهش در ساختوساز، تهاتر مالیات و عوارض فعالان مسکن با معاوضه اجرای پروژههای شهری و یا پیگیری مستمر با مسؤولین عالی کشور اعتباراتی را از ردیفهای عنوان دار و یا سایر جذب کنند.
چه اشکالی دارد دو پارک شهر شفت که در ساماندهی و ارائه خدمات آن تقریباً واماندهایم و هزینه نگهداری آن ما را بدهکار نسلهای آینده هم میکند را همچون بانک مستقر در طبقه همکف شهرداری به بخش خصوصی واگذار کنیم تا پویایی شهر و درآمدزایی و ارائه خدمات را توأمان با یکدیگر داشته باشیم.
شهرداری شفت میتواند با توجه به شبیه بودن این شهر دیرینه به یک روستای رنگ و رودار، شرکتهای اقماری را تشکیل دهد تا آنها بتوانند مجموعههای درآمدزا مثل تولید فراوردههای بتنی، خدمات واسطهای و چندبخشی، برگزاری نمایشگاههای دائمی از توانمندی و تولیدات بومی و سنتی، مراکز فروش مستقیم محصولات تولیدی و یا مراکز تجاری بزرگ ایجاد کنند تا از این طریق منابع درآمدی را صرف هزینههای شهری کنند.
حتی تصور اینکه در شهر شفت حرف از تراموا، اتوبوس شهری، مونوریل و یا خدمات حملونقلی بزرگ زده شود شاید کمی غیر معقولانه باشد اما این حق شهروند شفتی است که از حملونقل فعال تاکسی درونشهری برخوردار باشد و برای ایاب و ذهاب، آقایان و بانوانش در شهر ناچار نباشد از موتورسیکلت برای تردد استفاده کنند، عنایت داشته باشد که این شهر شاید تنها شهر کشور است که علیرغم داشتن دو دانشگاه، ادارات مستقل، پراکندگی جمعیت محدوده شهری فاقد تاکسی درونشهری گذری و یا خطی است.
شفتیها گرچه از خدمات عمرانی، گردشگری، حملونقل عمومی، امکانات تفریحی، رفاهی و آموزشی، مراکز فرهنگی و زمینه لازم برای استعداد نمایی محروم هستند اما خوشبختانه دسترسی شهروندان به اینترنت نسلهای جدید در حد مطلوبی است و بااینوجود میتوان خدمات حوزه شهری را در این بستر ارائه کرد و از هزینههای بیمورد کاست که نمونه آن حذف اخذ عوارض دوشنبهبازار بهصورت دستی و جایگزین آن با دستگاه پوز است.
شورای جدید شهر شفت باید درآمدزایی و مدیریت هزینه را در تمامی فصلهای بودجهریزی، تفاهمنامهها، موافقتنامهها، اجرای مصوبات بالادستی و همچنین طرحها و لوایح داخلی بهعنوان یک اصل انضباط مالی بپذیرند و تا آخرین روز مسؤولیتشان بر حسن اجرای آن نیز نظارت داشته و شفافیت مالی خود را در کنار گزارش عملکرد به مردم در پایان سال مالی با تشکیل نشستها و البته با حضور رسانهها، تشریح کنند.
نیازمندی شهر شفت به بازگشایی خیابانها و کوچهها یکی از پیشرانهای توسعه شهری بهحساب میآید و به گفته شهروندان تا خیابانها ایجاد نشوند و شهر گسترش نیابد، توسعهای در کار نخواهد بود ازاینرو میطلبد این شورا که مدعی تلاش جهادی و توسعه محور است بر این مهم عزم جدی داشته باشند و زمینه را برای توسعه محدوده شهری فراهم کنند.
خوشبختانه لولههای بتنی_ سازههای عظیمالجثه_ که سالها در حاشیه خیابان مطهری شفت وجود داشت، هم برشمارشان افزودهشده و فاز عملیات اجرایی آنها رشد قابلقبولی به خود گرفته که میطلبد فضای ایجادشده با تفاهمی که بین شهرداری و احتمالاً شرکت سهامی آب منطقهای میشود به بخش خصوصی جهت ایجاد بازارچههایی با سازههای موقت واگذار، یا به فضای سبز و یا در بهترین حالت به محل جدید دایر شدن دوشنبهبازار شفت تبدیل شود.
در شهر شفت چندین میدان ازجمله میدان منتهی به ذولپیران و میرمحله یا میدان در حال احداث روبروی دفتر شورای شهر وجود که میطلبد مجموعه جدید مدیریت شهری ابتدای آنها را تکمیل و سپس نامی برای آنها تعیین کنند؛ این شهر نامدار، میدانها با نام میخواهد نه میدان بزرگ شهر، میدان وسط بازار و یا میدان …!
شهر پویا و دارای مدیر هیچگاه با انسداد روبرو نیست و اینکه بخش قابلتوجهی از معابر شهر بهویژه پیادهروها توسط دستفروشان، بخشی دیگری توسط سوپرمارکتها و مابقی توسط میوهفروشان و لوازمخانگی محصور و محدود شود هیچگاه پذیرفتنی نیست و یادمان باشد چشمپوشی تخلف از سوی مدیران شهری برای شهروندان از فعل متخلفانه سنگینتر و سختتر است و هیچگاه تجاوز به حقوق و حریم دیگری قابلبخشش نیست.
منابع اعتباری و زیرساختهای فعلی حتی اجازه پیشنهاد احداث و بهرهبرداری از فرهنگسرا را به ما نمیدهد اما این وظیفه شهرداریها هست که به ترویج کتابخوانی، رشتههای ورزشی و هنری در شهر کمک کنند، ازاینرو باید تصویب و اجرای برنامههای متنوع فرهنگی و ورزشی در شهر شفت به یکی از اولویتهای قابلتوجه تبدیل شود تا شهروندان مجبور نباشند برای سینما، تئاتر، بازیگری، هنرهای تجسمی و رشتههای ورزشی به شهرهای همجوار عزیمت کنند.
استفاده مشتاقانه، مدبرانه و هدفمند از ظرفیت اصحاب رسانه و جراید در مدیریت شهری، راهی برای بهرهگیری از تضارب آرا، افزایش سطح آگاهی و استقرار دیپلماسی عمومی و همچنین نظارت شفاف در همه ابعاد است و پیشنهاد میشود شورای شهر بهجای بستن درب نشستهای عمومی و غیر محرمانه بر روی خبرنگاران، آغوش خود را برای شنیدن دغدغههای مردم، تبیین و تضمین تصمیمات شورای شهر و نظارت فرا سازمانی و ایجاد بستر لازم برای پایش عملکرد شورا و شهرداری توسط مردم را باز کند.