به گزارش تیتر گیلان، وحید حاج سعیدی در یادداشتی نوشت: ابرهای سیاه آسمان را پوشاندهاند. بستههای باطری را در کارتن میچیند. نسخه داروهای مادر را از روی طاقچه برمیدارد و در جیبش میگذارد. انگار سرفههای مادر تمامی ندارد. دوستانش سر کوچه منتظر او هستند. در طول راه چند بار دمپاییهای پاره از پایش بیرون میآیند. به چهارراه میرسند و کار شروع میشود. آقا یک بسته بخر، آقا باطری نمیخواهی… باران شروع به باریدن میکند. دیگر هیچ رهگذری آنها را نمیبیند…
امروزه کودکان کار در بسیاری از کوچه و خیابانها دیده میشوند. در اطراف فروشگاههای بزرگ، چهارراهها، پارکها، پایانه اتوبوسرانی و … با بستههای باطری، آدامس، شکلات، گل، بیسکوئیت، آدامس، جوراب، فال و … شاید خیلی از ما ها از روی دلسوزی و ترحم از آنها خرید کرده باشیم. شاید هم تنها با تکان دادن سر اظهار تأسف کنیم و حتی این پدیده را به مسئله اختلاسهای بزرگ، وامهای میلیاردی و مالیات از خانههای خالی و … ربط دهیم! عدهای نیز آنها را به فرزندان خود نشان میدهند که آخر و عاقبت درس نخواندن یا غذا نخوردن این است!
در حقیقت موضوع کودکان کار موضوع نسبتاً پیچیدهای است که سالهاست دولتهای مختلف با آن دستبهگریبان هستند و علیرغم تصویب قوانین متعدد و صدور بخشنامههای مختلف تاکنون تغییر ملموسی در این حوزه رؤیت نشده و کماکان شاهد حضور کودکان کار در سطح شهرها و روستاها هستیم.
کودکانی که به دلایل و عوامل ناخواسته اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و حتی قومیتی مجبور به ورود زودهنگام به دنیای بزرگسالی و کسب درآمد هستند در معرض مخاطرات و آسیبهای جدی قرار دارند. آنها از یکسو در شرایط بسیار نامطلوب ازنظر تغذیه، بهداشت و محل سکونت و …قرار دارند و از سوی دیگر بهراحتی بازیچه دست بزهکاران حرفهای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانههای فساد و… قرار میگیرند که آثار ورود به این حیطه ممکن است هیچگاه از ذهن آنها پاک نشود و تبعات آن از بین نرود. بلوغ زودرس، اعتیاد، بیماریهای واگیردار و عفونی، ایدز، هپاتیت، انواع آسیبهای اجتماعی و روانی، تجاوز به عنف، افتادن در دام اعتیاد و مواد دخانی، ورود به باندهای سرقت، مافیایی و قاچاق مواد مخدر و … ازجمله خطراتی هستند که کودکان کار را تهدید میکنند. متأسفانه به دلیل فراهم بودن زمینه خلاف به دلیل تبعیت از گروه همسالان و سکنی در منطقهها و سکونتگاههایی که عمدتاً محل آمدوشد افراد شرور و ناسالم میباشند، این کودکان معصوم زودتر ازآنچه فکر کنیم وارد دنیای خلاف و عرصه خلافکاری میشوند.
همچنین عدم بهرهگیری از آموزش و تحصیل، سطح سواد و قدرت تصمیمگیری آنها را کاهش داده و در رقابت با سایر کودکان همسال از پیش بازنده هستند که همین خود باعث بروز چالشهای دیگری در زندگی کودکان کار میشود.
بااینحال در جامعه امروزی، به دلایل مشکلات اقتصادی و حتی مشکلاتی نظیر داستان اداره کار و پرداخت حق بیمه و شکایت و … برخی از صاحبان حرف نیز ترجیح میدهند بهجای استخدام کارگر از کودکان کار یا حتی فرزندان خود در انجام امورات اقتصادی استفاده کنند. هرچند کار در سنین پائین باعث آشنایی کودک با مشکلات زندگی میشود و ممکن است قدر پول را بیشتر بداند و با زحمات والدین آشنا شود ولی این امر نباید بهاجبار و تحمیل فشار باشد.
اما آنچه پدیده کودکان کار را به یکی از موضوعات چالشبرانگیز و حساس در جوامع تبدیل میکند، نقش پررنگ آنها در تداوم چرخه فقر و آسیبهای اجتماعی است تا جایی که کارشناسان کودکان کار را یکی از عوامل تشدیدکننده فقر جاری و پدیدآورنده فقر آتی قلمداد میکنند.
اما قانون در مورد کار کودکان چه نظری دارد؟ بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک، کار کردن افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است. طبق قانون به کار گماشتن افراد کمتر از ۱۵ سال جرم است و اگر فردی کودکی را مجبور به کار کند، علاوه بر پرداخت اجرتالمثل کار انجامیافته و جبران خسارت با توجه به شرایط و امکانات خاطی و مراتب جرم به حبس از ۹۱ روز تا یک سال یا جریمه نقدی معادل ۵۰ تا ۲۰۰ برابر حداقل مزد روزانه محکوم میشود. این در حالی است که سن اشتغال برای کودکان کشورمان نامشخص است و شرایط نابسامان اقتصادی و مشکلات خاص برخی خانوادهها نظیر طلاق، اعتیاد و … سبب شده است که بسیاری از کودکان در سنین پائین ترک تحصیلکرده، وارد بازار کار شوند.
بیشک رسیدگی ریشهای به این قضیه و حل معضل کودکان بهصورت دائم یک تصور خیالبافانه است؛ اما همکاری سازمانهای دولتی و سازمانهای مردمنهاد میتواند دستکم در فراهم کردن بخشی از نیازهای عاطفی، تحصیلی، مالی و … این کودکان تأثیرات مثبت داشته باشد. اگرچه حتی هنوز درست مشخص نیست کدام نهاد قرار است مسئولیت رسیدگی به وضعیت کودکان و نوجوانانی را به عهده داشته باشد که بهجای بازی در محیطهای کودکانه و نشستن پشت نیمکتهای مدرسه در سرما و گرمابه رهگذران التماس میکنند.
هرچند در سالهای اخیر تحرکاتی برای ساماندهی اوضاع کودکان کار در سطح کلان مملکت آغازشده، ولی تلاش همهجانبه مسئولان دستگاههای مختلف نیز در حل این معضل اجتماعی مورد انتظار است. امید است هماهنگی و برگزاری جلسات مشترک سازمانها و نهاد هایی نظیر استانداری، شورای شهر، شهرداری، بهزیستی، نیروی انتظامی، آموزشوپرورش میتواند در جلوگیری از روند رو به توسعه این معضل اجتماعی تأثیر داشته باشد و شاهد روزی باشیم که هیچ کودکی جز بازی و تفریح به کار دیگری نپردازد.




