به گزارش تیتر گیلان، سرکار خانم حمیده عاشورنیا با نگارش دلنوشته‌ای زیبا به دلتنگی‌های مادر پس از شهادت سرباز مدافع وطن شهید رضا هدایتی پرداخته است.
جمعه ۱۴ آبان هوای انزلی مثل اکثر روزهای پاییزی ابری و بارانی بود. از آن روزهای دلگیر که تمام غم های عالم هنگام عبور از بالای سرت با قله کوه جمعه برخورد می‌کند و همانجا چنبره می‌زند روی حوصله ات. حالا خدا نکند زیر این آسمان دلت برای عزیزی تنگ شده باشد. یا اینکه عزیزت را فرستاده باشی
جایی حوالی یک شهرغریب و پر تنش مرزی .
هیچ چیزی نمی‌تواند حواست را از دلشوره ی لعنتی بیخ گلویت پرت کند. حتی اگر خواهرهایت کیک پخته باشند و بیایند خانه ی تو تا دورت باشند. یا زن برادرت آش رشته بار گذاشته باشد و ازت بخواهد بروی خانه ی آنها و عصر جمعه توی خانه ی خودت نمانی.
برای مردم این شهرساحلی آن هوا یک هوای همیشگی بود . مثل مادرم برای دور همی آخر هفته ی ما به سفارش پسرم امیر علی زرشک پلو پخته بود، من هم درباره ی موضوعی هی به امیر علی تذکر میدادم..
آن روززیر آسمان همین شهر رختشویی دل یک زن همش در حال شستشو بود و با هر صدای کوبیده شدن در یکه میخورد. نمیدانست چرا رضا امروز برایش زنگ نزده یا چرا دلش نمی‌خواهد خانه ی کسی باشد. مدام به شوهرش میگفت ” آقا دوباره شماره ی پاسگاه رو بگیراگر نشد با خودش حرف بزنی از یکی دیگه حالش رو بپرس”.
نمیدانم کی فهمیده که این دل بی صاحبش دروغ نمیگفته ، نمیدانم کی بهش گفتند که ….
ولی مطمئنم از آن خبرجمله های فیلتر شده و مرتب ، فقط ۳کلمه اش را یادش مانده
درگیری، اشرار، رضا….
خدا بداد دل این زن برسد توی هوای گرفته ی و نم دار انزلی.خدا دلش را نگه دارد وقتی یاد پوست شفاف جوانش می افتد وقتی حرف ازدواجش میشد گونه اش رنگ میگرفت و شرم توی چشمهاش قل میخورد.
خدا بداد دل این زن برسد وقتی ظهر عاشورا هیئت جوانان اکبریه با سینه زنهای پابرهنه
از جلویش رد می‌شوند، یا زنجیر زنهای اصغریه که چند نفر از رفقای رضا از توی دسته برایش دست احترام به سینه میگذارند از جلوی کوچه ی شان بگذرند.
خدا بدادش برسد وقتی دمام زن های منظم هیئت نیروی دریایی جلوی گلزار شهدا برسد، اسم شهدای جوان را توی شور طبل و سنج بشنود…. بعد با همان صورت پف کرده ی خیس دوباره از حال برود و از همه ی آن نوحه های
روز عاشورا فقط سه کلمه اش “شهید رضا هدایتی”یادش بماند.
پ ن: اگر توی فیلم دقت کنید ، هوا افتابیست . ما شمالی‌ها
وقتی روزمان اینطور آفتابی باشد می‌گوییم ” هواخوشی، دل خوشی”
متن: حمیده عاشورنیا
