عضو اتاق مشترک ایران و روسیه: اوراسیا یک تیغ دولبه است User 1
عضو اتاق مشترک ایران و روسیه: اوراسیا یک تیغ دولبه است User 1

بازار طبیعی ایران برای راهبرد توسعه و صادرات یک مزیت برای حوزه تجارت و بازرگانی است که از این رو بسترهای زیرساختی تجارت از طریق حمل و نقل چندوجهی تا حدودی در کشور ما فراهم است و از سویی جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع و یا CIS با وجود کشورهای روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، ترکمنستان، […]

بازار طبیعی ایران برای راهبرد توسعه و صادرات یک مزیت برای حوزه تجارت و بازرگانی است که از این رو بسترهای زیرساختی تجارت از طریق حمل و نقل چندوجهی تا حدودی در کشور ما فراهم است و از سویی جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع و یا CIS با وجود کشورهای روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان، مولداوی و گرجستان فرصتی برای تجارت کشورمان محسوب می‌شود که با ورود کشورمان به عضویت موقت اتحادیه گمرکی که متشکل از کشورهای روسیه، آذربایجان، گرجستان، قزاقستان و قرقیزستان است یک فرصت برای تجارت و بازرگانی است تا از مزایای معافیت گمرکی در این اتحادیه برخوردار شود اما مهم پیوستن دایم تجارت کشورمان به اتحادیه اقتصادی اوراسیا پس از ۳ سال همکاری موقت است.

روشن علی یکتا بازرگان و فعال اقتصادی گیلانی مقیم تهران با سابقه ۲۵ سال فعالیت بازرگانی و صادرات خدمات فنی و مهندسی، خشکبار و داشتن دو برند معتبر صادراتی توانسته است در بازارهای هدف حاشیه دریای کاسپین فعالیت کند. بیشترین فعالیت این تاجر گیلانی بازار روسیه و سپس بلاروس ،  ارمنستان،ترکمنستان، قرقیزستان، مولداوی ، اکراین  و رومانی است.

او هم‌اکنون عضو هیئت رییسه اتاق بازرگانی اتاق مشترک ایران و روسیه است که ریاست این اتاق را یک گیلانی دیگر آقای دکتر  هادی تیزهوش تابان عهده‌دار است ، کسی که برای تجارت و بازرگانی کشورمان در بازارهای منطقه  از جمله روسیه یک بازرگان با تجربه  و برای مسوولان و تجار کشورهای حاشیه دریای کاسپین نامی شناخته شده است  .

گفتگوی ما با آقای روشن علی یکتا در حوزه‌های مختلف تجارت، بازرگانی، موانع و مشکلات پیش روی بازرگانان و در بخشی دیگر پتانسیل استان گیلان در حوزه تجارت و بازرگانی را می‌خوانید.

– در ابتدا اگر اشاره‌ای به مزیت‌های صادراتی کشورمان داشته باشیم و گفتگو را از اینجا شروع کنیم می‌توانیم نقش و جایگاه تجارت کشورمان را در مقابل بازار بی‌نظیر حاشیه دریای کاسپین بیشتر واکاوی کنیم؟

تجارت یک استراتژی و دورنمایی دارد که با واقعیت باید با آن روبه‌رو شد. میزان صادراتی که در اطراف کشورمان و کشورهای عضو اوراسیا وجود دارد یک فرصت برای تجارت است. برای همین کشورهای حاشیه دریای کاسپین و اطراف ما در شمال ایران ۱۱۰۰ میلیارد دلار واردات دارند فقط خود کشور روسیه سالانه ۲۴۵ میلیارد دلار واردات دارد، ظرفیت ما هم آن‌قدر نیست که بتوانیم بخشی از نیازهای وارداتی روسیه را جبران کنیم اصلا این زیرساخت را ما ایجاد نکردیم اگر هم زمینه‌ای برای صادرات به روسیه فراهم شده است بیشتر مزیت اقلیمی ما است که توانسته است تجارت ما را سمت و سو دهد. این اقلیم خوب کشور ما است که ما را نسبت به سایر کشورها متمایز کرده است و می‌توانیم با محصولات کشاورزی کالای خودمان را وارد بازارهای حاشیه دریای کاسپین خصوصا روسیه کنیم.

به همین خاطر ما باید طی دهه‌های گذشته چارچوبی را می‌دیدیم آماده‌سازی می‌کردیم و همه زمینه‌ها را آماده می‌کردیم و این برنامه‌ریزی حتی می‌توانست با شرایطی که برای ما در اوراسیا نیز ایجاد می‌شد در همین زمینه هم با همان برنامه‌ریزی که کرده بودیم اینجا نیز استفاده کردیم، اما چون این کار را انجام ندادیم هر جا که به مشکلی برمی‌خوریم سراسیمه می‌خواهیم کاری انجام دهیم این سراسیمگی بیشتر ما را به خطا می‌برد.

ما برای همین نقش و جایگاهی که شما سوال کردید باید به فقدان شفافیت اشاره کنم به مشکل حمل و نقل اشاره کنیم این‌ها زیرساخت‌های ما برای ورود به بازارهای هدف است. حمل و نقل ما فرسوده و هزینه‌بر است. ما این پیش‌بینی را نکردیم این مسوولیت با صادرکننده نیست، این مسوولیت با بخش خصوصی نیست این را باید مسوولین تنظیم می‌کردند و پایانه‌ها در هر کشور هدف مشخص می‌کردند که متقاضی بخش خصوصی بداند به کجا مراجعه می‌کند ما در این بخش غافل شدیم واقعیت را باید بپذیریم برای یک کامیون خارجی هم دو سر بار وجود ندارد، باری که آورده می‌شود برگشت ندارد، متاسفانه ما در شرایطی قرار گرفتیم که عملا زمانی که تجارت ما در حال رفتن به خطا است آن‌گاه می‌خواهند مسوولان تصمیم بگیرند، باید واقعیت را ببینیم، مشکل بانکی ما جدی است، خیلی از تجار بزرگ رومی عملا حاضر نیستند با بانک‌های دیگر کار کنند این ما هستیم که به سمت آنان می‌رویم در ارمنستان هم همین‌طور، هیچ تاجری تمایل ندارد که ریسک کند، ما هستیم که مشتاقیم وارد بازار شویم آنان حاضر نیستند با ما وارد بازار شوند به خاطر ما ریسک کنند.

این مشکلات نشان دهنده این است کسانی که برای تجارت کشور تصمیم می‌گیرند و در راس هستند آگاه به تجارت نیستند و یا کارشناسان واقعی اقتصاد در کنار وزرا نیستند نشانه آن این است که در سه سال اخیر با قوانین خلق الساعه آسیب به تجارت زدند، وقتی در بانک مرکزی تصمیم گرفته می‌شود همان‌جا است که غیر از بوروکراسی‌های بانکی باید دنبال راهکارهای دیگر باشد.

تاجر طرف مقابل ما رقیب ما است دشمن ما نیست ما در صادرات کالا باید به آنان حق دهیم که با ما رقابت کنند، رقیب ما با شرایطی وارد بازار می‌شود که برای خود بازارهای دوجانبه و سه‌جانبه ساخته است این شیوه تجارتی که شروع کرده‌اند تقریبا ما را از دور خارج می‌کند ما هنوز برای همین هم تصمیم نگرفته‌ایم که چه کار کنیم.

پتانسیل‌های بزرگی در اطراف کشورهای حاشیه دریای کاسپین وجود دارد چون نتوانستیم تسهیل‌گری کنیم و بخشی از فضا را برای خصولتی‌ها مهیا کردیم باید به بخش خصوصی اعتماد کنیم. همین سیاست موجب شد تا از سال ۹۶ خیلی از تجار ما پرواز کردند و پریدند.

ما برای تجارت در حمل و نقل محصولات کشاورزی- که گفتم اگر تجارتی هست آن هم به واسطه اقلیم ماست- به حمل و نقل گارکو نیاز داریم، محصولات کشاورزی محصولات تازه و فسادپذیر است وقتی محصولی ۸ روز پشت موز می‌ماند قطعا آسیب می‌بیند، همه جای دنیا هواپیمای گارکو کوچک دارند که برای ما اصلا توجیه ندارد چون هزینه سوخت آن بالاست البته مجلس در این زمینه امسال مصوبه‌ای داشت که بر اساس آن با سوبسیدی که به تجارت داده می‌شود بخشی از هزینه تقلیل یابد.

تجارت آن‌چنان مهم و حیاتی است که مشوق‌های صادراتی یکی از بسترهای مهم صادراتی است. برای زیرساخت‌های تجارت نیاز به یک پروژه بلندمدت و آمایش زمین برای محصولات صادراتی از جمله کشاورزی است.

– در کشورهای هدف صادراتی یکی از موضوعاتی که مطرح است فقدان یک پشتوانه حمایتی از سوی دولت بوده است تجار ما در بازارهای هدف تا چه میزان از پشتوانه دولت برخوردار هستند؟

ما باید یک رایزن حقوقی داشته باشیم، بحث رویداد و پشتیبانی از تجار ما در کشور مقصد یک امر مهم است خیلی از کالاهای ما یک طرفه است چون ما پشتوانه حقوقی نداریم به طور مثال در سال قبل خیلی از مرکبات ما صادرات شد در کشور مقصد گفتند مرکبات شما سوخته و خراب بود و چون هیچ کسی نبود که این موضوع را راستی آزمایی کند و چون تاجر بخش خصوصی صاحب گنج قارون نیست تا کالای دیگری را جایگزین کند سرمایه تاجر در این تجارت از بین رفت. متاسفانه تجارت بخش خصوصی ما با کشورهای شمالی ایران یک اتوبان تجارت یک طرفه است. یعنی چه؛ ما باید کالا را بدهیم بعد پول بگیریم و یا پول بدهیم از آنان کالا بخریم و این اتوبان یک طرفه پشتیبانی ندارد.

 

– حتی با روسیه که روابط خوبی داریم؟

بدتر، روسیه و آذربایجان که به ما نزدیک‌تر هم هستند بدتر، من به عنوان تاجر با همین کشورها دارم کار می‌کنم، مشکلی که در حال تشدید است این است که اغلب تاجر نیستند واسطه‌ها با ما در تماس هستند، فعالان اقتصادی و تجار اصلی با ما در ارتباط نیستند، واسطه‌ها هستند که با ما در ارتباط هستند و اینجاست که خطر چندین برابر می‌شود. به نظر من چالش‌‌هایی را ما در این بخش داریم که دولت آینده باید روی آن به طور عمیق فکر کند باید از اقتصاد نفتی به سمت اقتصاد کالا حرکت کنیم و برای آن برنامه‌ریزی بلندمدت داشته باشیم.

ما هم‌اکنون در بخش خدمات فنی و مهندسی دانش‌آموختگان بسیار باتجربه‌ای داریم که در سن ۳۰ تا ۳۵ سال هستند اگر غفلت کنیم به ۴۰ برسند انگیزه‌ها خواهد رفت برای این بخش باید فکر کرد الان شرایط بسیار عالی است و بخش خدمات فنی و مهندسی ایران توانایی بسیار بالایی دارد و کشورهای دیگر به این حوزه به شدت نیاز دارند. اما بخشی از این حوزه در اختیار شرکت‌های خصولتی است و آنان با رانتی که دارند در حال استفاده از این حوزه هستند و به جای تمرکز روی این بخش‌ها به فکر صادرات کالای پتروشیمی و سیمان هستیم. در حالی که سیمان ایران به کشورهای دیگر ارزان فروخته می شود یا از کسانی که در معادن هستند سوال کنید استحصال سیمان نزدیک به ۱۸ دلار برای ما تمام می‌شود اما ما ۱۲ تا ۱۳ دلار می‌فروشیم اگر واقعی حساب کنید ما در حال فروش انرژی خودمان به صورت مجانی هستیم چرا سیمان ما را خوب می‌خرند و دیگر کالاهای ما را خوب نمی‌خرند چون ما انرژی خودمان را داریم ارزان‌تر می‌فروشیم.

ما در محصولات کشاورزی به جهت داشتن اقلیم مناسب و داشتن گلخانه مشتریان خوبی در اطراف داریم برای همین بخش هم تا ۳ سال دیگر می‌توانیم با این بازار کار کنیم بزرگ‌ترین مصرف کننده محصولات کشاورزی ما روسیه است همین الان روسیه به شدت در حال ساخت گل‌خانه‌های متعدد برای بخش خصوصی است که برای سرمایه‌گذاران ارزان تمام می‌شود.

انرژی رایگان، در اختیار قراردادن بذرهای باکیفیت، زمین‌های وسیع، آب رایگان، تسهیلات ۱ تا ۵/۱ درصد با تنفس ۵ ساله موجب شده است تا جذب سرمایه‌گذار در روسیه به شدت با استقبال روبه‌رو شود و سرمایه‌گذاری را آغاز کنند همین کشورها در آینده یکی از بازارهای هدفشان ایران خواهد بود.

به همین دلیل اوراسیا یک تیغ دولبه است، باید قیمت تمام شده کشاورزی ارزان‌تر شود، به اعتقاد من تا ۳ سال آینده مزیت گل‌خانه‌ای نخواهیم داشت.

 

– اگر اوراسیا تیغ دولبه است راهکار عدم آسیب‌پذیری از این فرصت اقتصادی چیست؟

باید استراتژی داشته باشیم و باز هم تاکید می‌کنم از مزیت‌های اقلیمی خودمان استفاده کنیم برای بهترین استفاده از این وضعیت باید سرعت دسترسی به بازار را بیشتر کنیم و حمل و نقل خودمان را بهبود ببخشیم و باید درب خودمان را باز کنیم و آنان هم کالا وارد کشورمان کنند. ما باید باور کنیم که در برخی محصولات مثل پسته، زعفران و خرما ظرفیت برتری داریم در کشمش هم همین‌طور اما در زمینه محصولاتی مثل هندوانه که مصرف آب دارد و در دورانی که دنیا بر آب مدیریت می‌کند ما هم باید از صادرات چنین محصولاتی پرهیز کنیم، ما در کیوی ظرفیت خوبی داریم، کیوی محصول نوظهور بسیار مناسبی است که در سه استان شمالی ایران تولید می‌شود باید این محصول خاص را تقویت کنیم، در بادام زمینی همین‌طور، انگور راه افتاده بود اما نتوانستیم موفق باشیم، در خراسان رضوی با مشاهداتی که داشتیم نوع فراوری و بسته‌بندی این محصول را دیدیم دریافتم خریدار برایشان مطرح نیست و نمی‌دانند که دنیا به ما نگاه می‌کند اما برای همین محصول انگور در اوراسیا انگور از هند و کاستاریکا وارد می‌کند و آن هم ۴۵ روزه می‌آورند چون هزینه تمام شده پایین‌تر است، بنابراین برای اوراسیا بسته‌بندی و نوع محصول مهم است آن کشورها از ما بهتر نبودند اما قیمت تمام شده آنان رقابتی‌تر است. بنابراین به همین دلیل است که می‌گویم اوراسیا تیغ دولبه است کافی است که خطاهای ما تکرار شود.

وقتی سازمان توسعه و تجارت سال قبل اولین جلسه خود را گذاشت در جلسه‌ای که حضور داشتم همه دولتی‌ها بودند در آنجا گفته شد که تجارت مان به اوراسیا را از ۳ میلیارد به ۵ میلیارد دلار برسانیم من در همان جلسه صراحتا گفتم شرایط و زیرساخت فراهم نیست همین الان صادرات ما به روسیه که از ۵۰۰ تا ۸۰۰  میلیون دلار در سال رسیده است رقم مناسبی نیست، در مورد روسیه با ۲۴۵ میلیارد دلار واردات این عدد قابل ارزیابی نیست در حالی که امسال به دلیل خشکسالی  شاید با کاهش صادرات هم روبه‌رو باشیم.

 

– ما از سرای تجاری ایرانیان در آستراخان روسیه می‌توانیم بازارهای مناسبی را در اوراسیا به‌دست بیاوریم؟

سرای تجاری یک پل ارتباطی و یک پایگاه اطلاعاتی است؛ سرای تجاری زمانی اتفاق می‌افتد که تسهیل‌گری صادرات از مسیر آستراخان رخ دهد، فعال اقتصادی وقتی وارد آستراخان می‌شود باید مقیم شود و این جذابیت برای او فراهم شود تا به سرای تجاری هم ورود کند و حتی برای شناخت بیشتر از بازار ما در آستارای ایران مقیم شود. سرای تجاری یک کار بزرگ و باارزش بود اما برای تجارت این کافی نیست. ما به زیرساخت‌ها و پشتیبانی‌هایی نیاز داریم که آن کار دولت‌هاست.

 

– یکی از سیاست‌های سازمان توسعه تجارت اعمال سیاست‌های تشویقی به فعالان اقتصادی در بازارهای صادراتی است و هموار کردن زیرساخت‌های سیاست‌های این سازمان در حمایت از بازرگانان به چه طریق است؟

ما در روابط متداول بین‌المللی ۲۶ آیتم مشوق‌های صادراتی داریم که الزاما پول نقد نیست و حمایت مالی یکی از آنهاست، بیمه برگشت ارز حاصل از صادرات یکی دیگر است، برگزاری یارانه‌های نمایشگاهی در کشورهای هدف بازرگانی یکی دیگر است.

فراهم کردن زیرساخت‌های شبکه حمل و نقل و موارد دیگر … به‌خصوص که اکنون تجارت ما شرایط معمولی و روتین با جهان ندارد و در یک جنگ اقتصادی هستیم و بازرگانان ما هم محدود هستند، اینجاست که دولت باید عبور از میدان مین را خودش انجام بدهد و اینجاست که نقش دیپلماسی اقتصادی و بخش حقوقی این دیپلماسی باید قدرت خود را نشان دهد، یکی از وظایف حکمرانان اقتصادی ما همین است.

یک فعال اقتصادی آینده‌ای برای خود متصور نیست خود من که اکنون در این منطقه در حال فعالیت هستم دلهره و ترس دارم؛ آیا می‌توانم ادامه دهم یا خیر؛ با تحریم‌های بانکی و رقبای غیراخلاقی آیا می‌توانم به افقی که دیدم برسم. می‌توانم ده‌ها نمونه واقعی که دچار مشکل شده‌اند مثال بزنم. حتما باید حکمران اقتصادی مطمئن پشت سر ما باشد. مشکلات ایرانی‌ها در گرجستان، مشکلات سرمایه‌گذاران ایرانی در گرجستان، مشکلات سرمایه‌گذاران در اربیل عراق؛ چرا اکنون سرمایه‌گذاران ما که در این کشورها سرمایه‌گذاری کرده‌اند اجازه ورود ندارند، چون بخش حقوقی سفارت‌خانه‌ها دیده نشده است ما قدرت برگشت پول نداریم. ما هم‌اکنون دو سال است که نمی‌توانیم ویزا از روسیه بگیریم مگر چند تا تاجر ایرانی با روسیه در حال فعالیت است چه اتفاقی می‌افتاد ۳۰۰ دوز واکسن رایگان به ما می‌دادند مگر از فعالان اقتصادی به عنوان سربازان خط مقدم اقتصادی نام برده نمی‌شود.

 

– شما چند وقتی است که از مرزهای گیلان تجارت می‌کنید گیلان هم‌اکنون با چه مشکلات و مزیت‌هایی در حوزه صادرات روبه رو است؟

من حدود ۵/۱ سال است که از مرز آستارا صادرات می‌کنم پیش از این هم از مرزهای سرخس، اینچه برون و لطف آباد کالای خودم را صادرات یا ترخیص می‌کردم از یک کشور واسطه مثل ترکمنستان که امتیازاتی برای صادرات به روسیه داشت و البته یکی از دلایل وجود اوراسیا بود که تصمیم گرفتم از گیلان صادرات کنم.

اما آستارا ظرفیت محدود دارد ظرفیت آن یک لیوان است و نمی‌توانیم یک پارچ آب توی آن بریزیم. مردم آستارا مردم نجیبی هستند از لحاظ اجتماعی هم تحت فشار هستند و تریلی‌ها برای مردم این شهر زحمت و دشواری به همراه داشته است. در گیلان از سویی دیگر ظرفیت بزرگی مثل انزلی هم وجود دارد که عملا از بین رفته است.

 

– بندر کاسپین هم یک ظرفیت ایجاد شده جدید است.

بندر کاسپین یک خبط بود، یک خبط مدیریتی بود. می‌توانستیم این بنادر را به هم متصل کنیم. گیلان آن‌قدر نیازهای ضروری داشت که به آن سمت حرکت نکردیم. با داشتن انزلی به این بزرگی آمدیم کاسپین را ساختیم. در کنار بندر کاسپین بزرگ‌ترین آکواریوم را ساختیم در حالی که یکی از زیرساخت‌های ضروری صادرات داشتن سردخانه است. ۶۰ درصد محصولات صادراتی ما به روسیه و اوراسیا محصولات تازه کشاورزی است. خود من از سال ۸۶ در نوبت گرفتن زمین برای ایجاد سردخانه هستم هنوز هم زمین به من تحویل نداده‌اند در حالی که سردخانه یک بستر مهم برای نیازهای صادرات و واردات است اما فرد دیگری شش سال قبل زمین گرفته و هنوز هم هیچ کاری انجام نداده است، بنابراین در ایجاد این ظرفیت‌های اقتصادی به جای مطالعه و توجه به بسترهای زیرساختی برای تجارت و بازرگانی، رو آوردن به منطقه آزاد بیشتر مثل سکه خریدن و یا دلار خریدن است، منطقه آزاد کاسبی است تا فعالیت اگر وقت بگذارید می‌توانید خیلی از افراد را بشناسید.

بندر کاسپین منطقه آزاد که با هزینه بالایی ساخته شد و موضوعات زیست محیطی و اکولوژی منفی هم برای ما داشت و به تعبیر کارشناسان که گفته می‌شود دهنه موج‌شکن آن اشکال فنی و مهندسی دارد، پس به فاصله ۵ کیلومتر با انزلی چه ضرورتی داشت بندر کاسپین ساخته شود، می‌توانستیم همین سرمایه‌گذاری را در انزلی کنیم و آنجا را گسترده‌تر کنیم، البته مگر اینکه راه‌آهن راه بیفتد  و بندر کاسپین رونق بگیرد که البته باز با همین اتفاق دوباره انزلی می‌ماند اما آنچه که از انزلی و کاسپین شاهد آن خواهیم بود سوختن یک سمت این کارت‌ها است.

ما برای ظرفیت‌ها خوب فکر نمی‌کنیم، خوب مدیریت نمی‌کنیم، استراتژی بلندمدت نداریم وقتی کاسپین دارای مانور کمتر و انزلی دارای مانور بیشتری است چرا سرمایه کشور را این چنین هزینه می‌کنیم که البته در این زمینه کارشناسان اقتصادی بهتر می‌توانند نظر بدهند عنوان کردن این بحث از سوی من به جهت کمبود زیرساخت‌ها و ظرفیت‌سازی نکردن برای تجارت بوده است.

 

– در پاره‌ای از مواقع سال علی‌الخصوص در آستارا با تردد و صف‌های طویل کامیون‌های صادراتی روبه‌رو هستیم مشکلات همیشه مطرح می‌شود اما همچنان در ایام صادرات به قوت خود باقی است شما که تجارت با روسیه و آذربایجان دارید راهکار را در چه می‌دانید؟

با ظرفیتی که در آستارا وجود دارد، زمان صادرات کالاهایی مثل کیوی در سردخانه‌ها دپو می‌شود و از طرفی با توجه به منافع و سودی که دلالان محوطه گمرک برای خودشان متصور هستند محدودیت ظرفیت در آستارا سریعا خود را نشان می‌دهد بنابراین صحبت‌هایی اخیرا با معاونت اقتصادی استانداری آقای مهندس فرزام صفت انجام شده که استقبال هم کرده‌اند و قرار است مجوز خودروهای خارجی تا انزلی گرفته شود، در این رابطه می‌توانیم از طریق یک شرکت حمل و نقل داخلی بین‌المللی مجوز بگیریم و راننده هم تضمین می‌دهد با اعلام نوع خودرو و پلاک مشخص به مدت زمان مشخص شده تا یک هفته تحت کنترل ما وارد خاک ایران از آستارا شده و پس از بارگیری از مرزهای دیگر ما خارج شود. اکنون حمل و نقل ما توان این کار را ندارد ماشین‌های آذربایجان و ماشین‌های روسی می‌توانند در این بخش ورود کنند، هم‌اکنون خودم به اکراین، بلاروس، مولداوی و رومانی هم کالا صادرات می‌کنم و الزام ندارد که کالا از مرز آستارا و سپس مرز سامور وارد دریای سیاه شود بلکه می‌تواند به صورت ترانزیت از مرز جلفا وارد ترکیه و از استانبول و یا از طریق آذربایجان، نخجوان، ترکیه، پاتومی و گرجستان حرکت کند این‌ها بسیاری از هزینه‌های ما را کاهش خواهد داد و مسیر را هم سبک‌تر و دپوی کالا را تقلیل می‌دهد.

کشتیرانی دریای خزر هم که می‌خواهد به صادرات کمک کند چون روزانه ۲۰۰ کامیون وارد آستارا می‌شود حمل ۲۷ تریلی از طریق کشتی‌های رورو مشکلی را حل نمی‌کند.

– آقای یکتا دولت آینده چه سیاستی را می‌تواند در پیش گیرد تا از مشکلات فعلی عبور کنیم؟

حمل و نقل، بانک، دیپلماسی حقوقی بسیار مهم است فعالان اقتصادی و تجار واقعی از تصمیم‌گیری‌ها دور هستند چون اکنون کارشناسان واقعی در دولت نیستند تا عمق مشکلات را به دولت انتقال دهند چون دولت نتوانست این افراد را از اتاق‌های کشور در کنار خود جذب کند. نباید امتیاز برای عده‌ای باشد. بخش خصوصی همیشه آماده است به اقتصاد کشور، تجارت و بازرگانی کشور کمک کند. امیدواریم دولت آینده با تجربه و آگاهی که در بخش خصوصی و اتاق‌های بازرگانی وجود دارد در مسیر اعتلای تجارت کشور گام بردارد