به گزارش نینر گیلان، رضا نظری بازیگر و طنزپرداز محبوب گیلانی عصر روز چهارشنبه هفته گذشته و پس از ماه‌ها مبارزه با سرطان در بیمارستان تهران به دیار باقی شتافت و دل همه مردم گیلان و کشور را عزادار کرد.
مردی که همیشه با طنزهای خود باعث شادی و خوشحالی در جمع‌های خانوادگی می‌شد دیگر در میان ما حضور ندارد و همه فیلم‌های گذشته از طنز وی علاوه بر خاطره، برایمان به افسوس نیز تبدیل‌شده است.
از روز گذشته اعلام‌شده بود که مراسم تشییع پیکر رضا نظری پیش از ظهر امروز شنبه در گلزار شهدا انزلی برگزار می‌شود و خانواده این بازیگر محبوب نیز با توجه به شیوع کرونا از مردم خواسته بود تا مراسم تشییع را از طریق فضای مجازی دنبال کنند و برای نظری طناز دعای خیر کنند.
بااین‌حال تعدادی از مردم و دوست داران این بازیگر محبوب از ساعت‌ها قبل از آغاز تشییع با گل‌های قرمز مقابل درب گلزار ایستاده و منتظر بودند تا باکسی که سال‌ها باعث شادی و خنده مردم شده وداع تلخی کنند.
همه نگاه‌ها به درب سردخانه است و رفت‌وآمدهایی که برای برگزاری تشییع انجام می‌شود، رفت‌وآمدها بیشتر می‌شود ظاهراً قرار است پیکر از پاکخانه بیرون آورده شود، مردم با چشم‌های گریان و عکس‌هایی که بر دستشان دارند نزدیک پاکخانه می‌شوند، پیکر مرحوم نظری از پاکخانه خارج می‌شود، چند قدمی از پاکخانه دور شدند و تابوتش را بر زمین قراردادند.
حجت‌الاسلام سید جواد شمس‌الدین امام‌جمعه انزلی بر پیکر رضا نظری نماز می‌گذارد، مردم صف‌های نماز را بافاصله اجتماعی برپا می‌کنند، با هر الله‌اکبر امام‌جمعه، اشکی توسط مردم بر روی زمین ریخته می‌شود
نماز تمام شد و پرسنل نیروی دریایی تابوت مرحوم رضا نظری را تا جایگاه ابدی‌اش تشییع می‌کنند، گروه موزیک نیروی دریایی نیز هم‌زمان ضرب‌آهنگ نظامی به راه می‌اندازد.
از محل نماز تا قطعه هنرمندان گلزار راه زیادی نیست اما مردم نمی‌توانند با مرحوم نظری خداحافظی کنند، مسیر یک‌دقیقه‌ای بالای یک بیست دقیقه به طول می‌انجامد.
بالاخره پیکر وارد قطعه هنرمندان می‌شود و خانواده او دور تابوت را می‌گیرند، مردم گل‌های قرمز در دستان خود را از دور بر روی تابوت او می‌ریزند.
کسی در میان جمع از حال می‌رود و اطرافیان به دنبال لیوان آبی برای فرد ازحال‌رفته هستند، او مادرش بود که نبودنش را نمی‌توانست باور کند و رضایی که دیگر در آغوش گرم مادرش نیست و مجبور شدند تا مادر مرحوم نظری را با آمبولانس به بیمارستان راهی کنند.
پیکر رضا نظری را از تابوت به بیرون می‌آورند تا در خانه ابدی‌اش قرار دهند، شیون و صدای گریه‌ها بالاتر می‌بود، در خانه ابدی‌اش قرار می‌دهند، تلقین را بالای سرش می‌خوانند و سکوت همه‌جا فرامی‌گیرد، بعد از پایان تلقین، سنگ‌قبر را می‌گذارند و ظاهراً دیگر هیچ راه برگشتی نیست و باید باور کرد که رضا نظری راهی دیار باقی شده و این لحد است که فاصله مردم و خانواده با رضا نظری محبوب را دیوار می‌کند.
برادر مرحوم رضا نظری از همه‌کسانی که در سوگ رضا ناراحت بودند و در مراسمش حضور داشتند تشکر و از کسانی که درگذشته به او مجوز اجرا نمی‌دادند انتقاد کرد.
حامد آهنگی یکی دیگر از طنزپرداران و از دوستان مرحوم نظری، چند خاطره کوتاه از زمان بستری شدن و روزهای آخرش در بیمارستان برای مردم می‌گوید و آه حسرت در بین مردم بیشتر می‌شود.
مردم هنوز در اطراف قبر مرحوم نظری جمع بودند، ناگهان صدای ضبط‌شده‌ای از باند پخش می‌شود، صدای رضا نظری پخش می‌شود، بازهم صدای گریه‌ها بالا می‌گیرد، هرچقدر بیشتر این صدا پخش می‌شود مردم بیشتر پریشان‌تر می‌شوند و هرکسی در گوشه‌ای عزاداری می‌کند.
مراسم باشکوه تشییع پیکر مرحوم رضا نظری تمام می‌شود و مردم هنوز هم در شوک رفتن و نبودنش هستند و زین پس مکان ملاقات همه دوستان رضا نظری مکان ثابتی شده در قطعه هنرمندان آرامستان بندرانزلی.
انتهای پیام/
